و اینک نگاه بر جاده زندگی دوخته ایم
براستی فردایمان چه می شود ؟
آقا لطفا از ما عکس نگیر؟؟؟
نکنه که عکسها برای نیروی انتظامی باشد؟؟؟
من نه افغانی ام و نه عراقی و نه ...
من انسانم!
لطفا از ما عکس نگیر. به کجا باید باز گردم؟؟؟
فکر میکنید اگر ما را نگذارند که کار کنیم
کسی دیگر فقیر و گرسنه نیست.
آنچه میدانم این وطن مال من و کسا نی چون من نیست.
این وطن رویایی است برای رویا پردازان
ولی من نمی توانم با رویا شکمم را سیر کنم.
من اینجا هستم برادرم و خواهرم شاید بر سر چهار راهی و یا خوابیده بر گوشه ای که بستری جز زمین ندارند.
کاش میتوانستم بخندم. خنده ای که اشکم را سرازیر کند. خندهای که جز نفرت چیزی در آن نخواهد بود. نفرتی که وطن پرستان "ما هستیم" گفته معنای آن را می دانند و از آن هراسانند.
نفرتی که معنای آن را صاحبان سرمایه میدانند. و اینانند وطن پرستان واقعی !
من و آن وطن پرست که بانگ بر میآورد: ما هستیم؛ با هم برابریم و... اما فقط در هوایی که نفس میکشیم.
من انسانم. چشمم هیچ خط جغرافیایی را نمیبیند. مرزی را نمیبینم ... اما لبها را که فریاد بر می آورند کارگریم کارگریم٬ گرسنه ایم گرسنه ایم را به خوبی میبینم و صدایشان را میشنوم. چشمانی را که نفرت از جنگ و ویرانی در آن موج میزند را میبینم. و دستهایی را که در هر گوشه ای از این جهان به سویم است را میبینم.
من انسانهایی را میبینم که هدفشان خوشبختی انسانها است. و آنها نیز خطوط جغرافیا یی را نمبینند.
آنها میگویند کمونیست هستیم. کمونیسم یعنی رهایی انسان. کمونیسم یعنی خوشبختی من و مادرم و خواهرم. کمونیسم یعنی برابری نه فقط در نفس کشیدن بلکه در تمام امکانات زندگی.
یعنی اینکه من و برادرم و خواهرم دیگر مجبور به گرسنه خوابیدن نخواهیم بود. مادرم دیگر کتک نخواهد خورد. و پدرم را به هر بهانه ای روانه زندان نخواهند کرد.
یعنی اینکه هیچ انسانی به خاطر دیگری کشته نشود. گاه که از کنار تلویزیونی رد میشوم جنازه های کودکانی چون خودم در غزه و یا عراق و یا در افغانستان را میبینم که گوینده خبر با کت و شلواری شیک اخبار جنگ را اعلام میکند!
کمونیسم یعنی اینکه شاهد هیچ جنایتی نباشیم و جنگ را برای همیشه متوقف کنیم.
من هم کمونیستم چون که این ها؛ یعنی کمونیست ها حرف دل من را میزنند. من انسانم چون کمونیستم.